-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 2 خردادماه سال 1392 18:35
گاهی احساس آخرین بیسکوییت باقی مانده در یک بسته را دارم تنها... شکسته... ..واز همه مهمتر اینکه اوکه مرا میخواست دیگر سیر شده !
-
وحقیقت...
دوشنبه 19 فروردینماه سال 1392 23:23
ماه ها رفت و تازه تر شده اند زخمهای پر از نشانه ی من ماندن من در آشیانه ی تو رفتن تو از آشیانه ی من مثل دیماه خشک و یخ زده ام مثل اسفند سرد و سردرگم داغ شهریور تو سوزانده ست بار این قصه را به شانه ی من نه امیدی برای تازه شدن نه دلیلی برای فرداها دیر وقتیست بار بربسته نوبهار تو از زمانه ی من دانه های انار میفهمند...
-
هنوز...
یکشنبه 5 شهریورماه سال 1391 12:59
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 بعد از سه سال وصله ی ذهن منی هنوز با هر نفس دلیل غزل گفتنی هنوز مانند یک ستاره ی قطبی در اوج شب در آسمان زندگی ام روشنی هنوز تو مثل داغ کهنه ی یک اشک شب نما در چشمهای منتظر یک زنی هنوز من محو چشمهای توام ای عزیز مصر اما تو محو بستر پیراهنی هنوز از پشت شیشه ی دلت تو...
-
آری... مسیر هر دویمان اشتباه بود
شنبه 28 مردادماه سال 1391 10:49
وقتی که روزگار دلم رو به راه بود تنها گناه کوچک من یک نگاه بود گفتم خدا بزرگتر از دستهای ماست وقتی خودش به پاکی عشقم گواه بود دیدی که عاقبت به کجا کشاندی ام؟ آری...مسیر هر دویمان اشتباه بود یوسف چه بی بهانه از این راه می گذشت غافل از اینکه مقصد او رو به چاه بود ای هم صدای گم شده در دامن سکوت این گم شدن تقاص کدامین...
-
خواب
دوشنبه 23 مردادماه سال 1391 19:45
بخواب آرام اینجا یک نفر بیدار بیدار است در این ویرانه ها یک سایه در آغوش دیوار است همین شبگرد دیوانه همین معشوق دیرین را چه ارزان میخرد از چشمهایت خواب شیرین را تو آرامی من در تیک تاک ساعت غرقم در این ساعات طوفانی پر از رعدم پر از برقم تو میخوابی و از نو پیش میگیرم سرودن را که این دنیا ندارد ارزش بیدار بودن را لالالا...
-
غم پنهانی
دوشنبه 23 مردادماه سال 1391 19:27
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 با که قسمت کنم این شب بارانی را به کدام ابر دهم این دل طوفانی را به کدام آینه باید پس ازاین تکیه کنم تا که رسوا نکند این غم پنهانی را چارچوب دلم از یاد غمت پر شده است کاش آزاد کنی برده ی زندانی را آسمان را به چه حقی به زمین اوردی تا که توجیح کنی عشق خیابانی را من...
-
عقده دیرینه
پنجشنبه 19 مردادماه سال 1391 15:20
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 عقده دیرینه عمری گذشت وعقده دیرینه وا نشد حق توآنچنان که هستی ادا نشد دل ها نشست در تب وتاب محرمت اما دریغ هیچ دلی کربلا نشد وقتی ریا حقیقت اخلاص را گرفت خاک وجود ما به نظر کیمیا نشد فریاد تو صلابت تاریخ راشکافت اما کسی مفسر ادراک اخا نشد...
-
عصر یخبندان
پنجشنبه 19 مردادماه سال 1391 15:05
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 سلام ای شانه هایت تکیه گاه امن چشمانم سلام ای دستهایت سایبانی امن بر جانم من از چشم پر آشوبت نگاهی پاک میخواهم تو را ازآسمانها اززمین ازخاک میخواهم بیا بگذار تا باور کنم هستی و می مانی جدایم کن ازاین شبهای ساکن در پریشانی اگردشوارتراز صخره هایم با تو دریایم اگر...